اینکه شما تظاهر به رسیدن به اوج لذت جنسی در رابطه زناشویی کنید ممکن است به عقیده نوعی مهربانی بیاید، شدنی است با خویش بگویید اگر این به همسر من حس بهتری می دهد چرا که نه؟ سخت اینجاست، یکم اینکه شما لذت خودتان را ندیده می گیرید، دوما وقتی شما خودنمایی میکنید، به همسر خویش یک دریافتن اشتباه می دهید. برآیند اینکه در درازا زمان تقویت این دانستن نادرست منجر به یک زندگی جنسی نه چندان خوشایند خواهد شد و این موضوع به تدریج شما را در حیات مشترک مایوس و آزرده می سازد.
۱- همسر شما استمنا می کند و شما از این موضوع ناراحت هستید؟ اما این بدان معنی نیست که در رابطه ازدواج با شما دشوار دارد. اگرچه این مورد مباحث مربوط به خودش را دارد ولی شما میتوانید مطمئن باشید که این جستار الزاما به زندگی زناشوئی شما آسیب ای وارد نمی کند. ارضای کامل فوایدی هم دارد. از آنگونه اینکه استرس را کم می کند، به تسکین دردهای PMS در خانمها کمک میکند،زود انزالی را در مردان کاهش می دهد و حتی شدنی است به خواب شما هم کمک کند.
اگر شما دائم کوشش می کنید همهنگام با همسرتان به اوج لذت جنسی برسید، این شغل را متوقف کنید. برای اغلب جفت ها این جستار مهار گسیخته است. این سعی فقط یک خفگی بی معنی را اضافه می کند که معمولا توان امید کننده است. بجای آن هر کدام از شما میتوانید به نوبت اوج لذت را تجربه کنید و این برای هر کدام از شما پر از خوشی خواهد بود.مسلما تجربه ی رسیدن به اوج لذت مقارن خیلی خوب است ولی بندرت رویداد می افتد.
۲- یگانه از کلیشه هایی که کمینه بر بنیاد تحقیقات درست به نظر می آید این است که بطور متوسط مردان ۲برابر زنان به رابطه جنسی فکر می کنند. که البته این بدین معنی نیست که رابطه جنسی برای زنان اهمیت ندارد یا اینکه در ارتباط با ی آن زیاد اندیشه نمی کنند. یک مطالعه مشابه نشان داده که به طور میانه زنان در روز ۱۰ بار به رابطه جنسی فکر می کنند.
اگر شما درگیر این مساله هستید که چقدر باید رابطه جنسی داشته باشید؟ یا چقدر رابطه نرمال است؟ شما دارید مرتکب اشتباه می شوید. هیچ مقدار رهنمود شده مشخصی وجود ندارد. این نگرانی در ارتباط با ی مقدار رابطه جنسی که هر شخص دیگری دارد را بس کنید و روی رابطه خودتان متمرکز شوید. چه مقدار رابطه شما ۲نفر را راضی نگه میدارد؟ مساله همین است.