علل بی میلی خانم ها در رابطه زناشویی

یکی از مشکلات بسیار شایع برای زوجین پس از زناشویی که عواقب جبران ناپذیری را در زندگی مشترک به جای می گذارد ، مختصر شدن میل جنسی و روبرویی با سرد مزاجی در نسوان است . بی میلی زنان به برقراری رابطه جنسی دلایل مختلفی دارد که این دلایل ریشه در دگرگونی ها بدنی زنان و رفتارهای مردان دارد.بی میلی جنسی زنان

اگر شما نیز اخیرا دچار کم شدن رغبت جنسی و سرد مزاجی شده اید ، این مشکل را جدی بگیرید و علت آن را پیدا کنید و سپس به درمان آن بپردازید 

عوامل مؤثر در بروز بی میلی جنسی در زنان

بی میلی جنسی در بانو ها یگانه از مشکلاتی است که اگر جدی گرفته نشود، می تواند دشواری ها زیادی در حیات مشترک به هستی آورد و به قهر و جدایی بین زوجین منجر شود. زنانی دچار به بی میلی جنسی هستند که به آغاز تکاپو جنسی به مدت شش ماه همیشگی گرایش نشانه نمی دهند و با دیدن، شنیدن، لمس کردن و بوییدن تحریک نمی گردند.

همچنین این بانو ها در 75 تا 100 درصد مواقع خیال پردازی های جنسی و شهوت انگیزی را تجربه نکرده اند. عوامل مؤثر در بروز بی میلی جنسی در نسوان را می طاقت به پنج دسته تقسیم کرد که در ادامه این تقسیم از سلامت مرطوب برای شما آورده ایم.

دلیل اصلی بی میلی زنان به رابطه زناشویی

مشکلات جنسی مردان

مشکلات جنسی مردان مثل زود انزالی ، اختلال نعوظ و... در رابطه زناشویی سبب بی میلی زنان برای برقراری ارتباط جنسی می شود. مردانی که از این دشواری ها جنسی رنج می برند توانایی و مهارت های لازم را برای برپایی یک رابطه جنسی ندارند و نمی توانند همسر خود را ارضا کنند و همسر آن ها ارگاسم را تجربه نمی کند به همین انگیزه دچار بی میلی جنسی می گردد.

نداشتن رابطه صمیمانه

در برخی از موارد بی میلی جنسی در زنان به این دلیل برپایی می شود که زن و شوهر با یکدیگر رابطه صمیمانه ای ندارند و مبتلا سستی کلامی، چشمی و لمسی و اختلافات ازدواج و عدم شناخت کافی نسبت به تفاوت های فیزیولوژیک بدن یکدیگرهستند . در چنین مواردی زن دیرتر از مرد به انزال می رسد و زن ارگاسم را در رابطه جنسی تجربه نمی کند و با گذشت سررسید نسبت به برقراری رابطه جنسی بی میل می گردد.

برداشت منفی از تصویر بدنی

برخی از نسوان می پندارند از عقیده اندامی برای همسرشان جذابیت ندارند و نمی توانند نیازهای همسرشان را برآورده سازند پس نسبت به برقراری رابطه جنسی سرد می شوند.

بیماری های روانی

از دیگر مواردی است که باعث بی میلی جنسی در نسوان می شود ، پیشینه سوءاستفاده هیجانی یا جنسی، ابتلا به بیماری های روانی مانند افسردگی و اضطراب، خوف از بارداری یا شنیده شدن صدا حین برقراری رابطه جنسی است.

بی میلی جنسی در زنان چگونه است؟

نگرش منفی نسبت به مسائل جنسی

عوامل فرهنگی و تربیتی lموجب می شوند که نسوان نقطه نظر منفی نسبت به مسائل جنسی داشته باشند و تکاپو جنسی را قبیج و گناه بدانند نیازهای خود را به دلیل شرم و حیا، مطرح نسازند . چنین نقطه نظر منفی ای نسبت به مسائل جنسی، باعث می شود فرد حتی فکر کردن و خیالپردازی جنسی را گناه بداندو با پروا به اینکه مغز مهم ترین ارگان جنسی، می باشد و در رفتار جنسی نقش پر رنگی دارد ، تمایل ایجاد به برقراری رابطه کمتر به وجود می آید.

عوامل فیزیولوژیکی

یکی دیگر از عوامل موثر در برپایی بی میلی جنسی در زنان عوامل فیزیولوژیکی مثل زیر بودن سطح تستوسترون، ابتلا به بیماری هایی مشابه سوءتغذیه، تیرویید، دیابت، تنگی عروق و وانگهی به کارگیری قرص های ضدبارداری، ضدافسردگی، ضدفشارخون و شیردهی است.

راه حل هایی ساده برای به ارگاسم رسیدن خانم ها

چند راهبرد که به نسوان کمک می کند لغایت بتوانند بر مشکلات جنسی خویش غلبه کنند:

در اثناء رابطه جنسی با همسرتان تنها باشید و کودک خویش را از اتاق بیرون ببرید.

بدن خود را بشناسید و در باره آنچه شما را اغلب تحریک می کند با همسرتان صحبت کنید و این حرکات و یا حالت ها را از همسرتان بخواهید.

به رابطه ازدواج خویش هیجان تزریق کنید و پوزیشن های جدید را آزمون کنید.

از تکنیک های تمدد اعصاب همانند گرمابه آب گرم قبل از برقراری رابطه جنسی بهره‌گیری کنید.

از روان کننده های واژن برای برطرف کردن مشکل در تحریک شدن جنسی به خاطر خشکی واژن، کاربرد کنید.

مزاج ها و رابطه جنسی

افرادی که مزاج گرم و تر دارند تمایل بیشتری برای اتمام رابطه جنسی دارند در حالی که افرادی که مزاج آنها سرد به گزیده تر سرد و خشک است بیچارگی کمتری به رابطه جنسی دارند. اگر بی میلی جنسی یا کم بودن رغبت برای رابطه جنسی، به دلیل سوء مزاج باشد باید بهبود صورت بگیرد.

کلام آخر

اگر زوجی در زندگی زناشویی خویش دریافتن نماید مبتلا بی میلی جنسی شده است بهتر است این دشوار را جدی بگیرد و هر چه زودتر به متخصص مربوطه جهت درمان این دشوار با توجه به دلیل آن مراجعه کند زیرا این سخت عواقب جبران ناپذیری را در حیات برجای می گذارد و مایه از بین رفتن محبت بین زوجین می شود و در نهایت بیان خانواده را سست می کند.